نگرانــ نباشــ
حالــ منــ خوبــ استــ
عقلمـ قد کشیدهــ
شعورمــ متبلور شدهـ
دلتنگیــــ هایمـ کوچکــ شدهـ
در فاصلهـ کوتاهـ لبخندهـا و اشکــ هایمــ
آموختهـ امـ زندگیـ کنمـ
چند روزیست حال من دیدنیست
حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل میزنم
گاه بر حافظ تفال میزنم
حافظ دیوانه فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت
"ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم"
خیلــی بده احـساس کنی مثل دارویـی...
فقـط وقتی حالــشون بده میان سـراغت و ازت اســتفاده میکنن...
*ﺩﯾـــﺮﻭﺯ ، ﻫﻤﯿـــﻦ ﺣﻮﺍﻟـــﯽ*
*ﺯﻟـــﺰﻟﻪ ﺍﯼ ﺁﻣــﺪ…*
*ﺣـﺎﻻ ﻫﻤـﻪ ﺣـﺎﻟـﻤــ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘـﺮﺳﻨﺪ !!!*
*ﺑـﯽ ﺧـﺒـﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨـ ـﮑـﻪ ” ﻣــﻦ”*
*ﺑـﻪ ﺍﯾـﻦ ﻟـﺮﺯﯾـﺪﻧـﻬـﺎ*
*ﺳﺎﻟﻬـﺎﺳـﺘــ ﮐـﻪ ﻋـﺎﺩﺗـــ ﮐـﺮﺩﻩ ﺍﻣـــ…*
*ﺑـﻪ ﻟـﺮﺯﺷـﻬﺎﯼ ﺷـﺪﯾﺪ ﺷـﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾـﻤــــ *
*ﻭ ﺗـﺮﮐــــﻬﺎﯼ ﻋﻤــﯿــﻖ ﻗــﻠــﺒــﻤـــ…*
*ﺍﻣـّـﺎ ﻫﻨـﻮﺯ ” ﺧـــﻮﺑــﻢ !!!*
کم سرمایه ای نیست ؛
داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند !
ولی ….
از آن بهتر داشتن آدمهاییست ،
که وقتی حالت را میپرسند ؛
بتوانی بگویی :
خوب نیستم … !!
بگـــذر #تابـــستان،
حالـم با تو #خـــــوب نمیــــشود!
#پایـــــــــیز،
حال مرا #خــوب میشناسد!
یک آهنــگ که هزاران بار در خـواب و بیـــــداری تکـرار میشود،
لحظـــه هایی که با زور میـگذرند،
دلـی که حتـی با لـوله باز کـن هم باز نمـیشود،
چشـمهایی که لحـظه ای بارانـشان قطـع نمیشود،
دیگـر چه میخـواهی بدانـی از حالــم؟!
حالمـــــــان خوبــــــــــــ است ، غـــــــــم کم می خوریم ...
کــم که نه ، هر روز کـم کـم می خوریم .
من نمی دانم کـجا رفتم به خـواب ...
از چه بیـدارم نکردی آفتابـــــــ ؟
خنجری بر قلبـــــ بیمارم زدند ...
بی گنـاهی بودم و دــ ارم زدند .
بعد از این با بی کسـی خو می کنم ...
هر چه در دلــــ داشتم رو می کنم .
دــ ردــ می بارد ، چو بـدتـر می کنم ...
طالعـم شوم است ، بـاور می کنم .
عشـق آخر تیشه زد بر ریشـه ام ...
تیشه زد بر ریشه ی اندیـشه ام .
عـشق اگر این است مـرتد می شوم ...
خوبــــــ اگر این است ، من بـد می شوم ...!