چرک نویس عزیزم

چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام
چرک نویس عزیزم

چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام

بعضی وقتهــآ


بعضی وقتهــآ...

از شدت دلتنگیــــ ،

گریهــ کهــــ هیچ...!!!

دلــ♥ــَت می خــوآهــَد ؛
هــآی هــــآی بمیــــری...!





تصمیم


یهو تصمیم میگیری عوض شی
پست خنده دار میزاری
آهنگ شاد پلی میکنی
ی مدت ادامه میدی
ولی
خیلی زود کم میاری
دوباره آلبوم آهنگ های همیشگیتو پلی میکنی

و به اندازه تموم اون مدتی که خودتو نگه داشتی

و تضاهر کردی گریه میکنی...

درد

درد میکـشد بغــض ،

وفتی گریـــه هم آرام اش نمیکند{-76-}

چقدر سخته!


چقدر سخته وقتی ازت میپرسه " ناراحت شدی؟ "
اشک از چشات بریزه و بگی " اشکال نداره " ...


شکلکای بلاگ اسکای هم ک عوض شده!!

خیلیم خووب!


بریدن...


بریدن از زندگی میدونی ینی چی؟؟
اینکه هرشب،درداتو با خودت ببری روی تخت...
با هندزفری و همون آهنگای غمگین همیشگی...
هرچقدر زار بزنی دلت خالی نشه!!
اشکات نتونه آتیش دلتو خاموش کنه...
گریه میکنی چون شب گریه ها برات شده یه عادت...
ذره ذره تمومت میکنه!!
بعدش یواشکی با خودت میگی:
ینی اگه فردا صبح بیدار نشم...واقعا اتفاق خاصی میوفته؟؟؟

دست نزنـــ


دست به صورتم نزن!

میترسم بیفتد نقاب خندانی

که بر چهره دارم.

و بعد سیل اشکهایم

تورا با خود ببرد

باز من بمانم و تنهایی...

چه حس تلخی


چه حــــــس ست

وقتی در جمـعی نشـــــسته ای

که هـــمه میکنند

و تو رو به ست...

لبتــــــ را گـاز میگیری

و به چـــشم هایت میکنی

نبــــــــــــارنــــــد

این روز ها


این روز ها قلبم گهگاهی می ایستد،

نفسم گهگاهی بالا نمی آید،

خنده ام گهگاهی با گریه قاطی میشود،

گهگاهی فکر میکنم اصلا زنده نیستم ...

آرزو..


پرسیدم:بزرگترین آرزوتـــــــــ چیه؟!


نگاهی انداخت،


اشکـــــ تو چشماش جمع شد و گفت:


مــــرگـــــــــــ

دنیای من


دنیای من همه جایش بارانیــست!
هر چه کـمتر بدانی کمـتر خیـــس خواهی شد!