صدای گذر عمــر

از صــدای گـذر عمــر چــنان میفـهمم،

تنـد تـر از آبـــ روان،عـمر گـران میـگذرد،

زنـدگی را نفـسی ارزش غـم خوردن نیسـت!

آنقـدر سـیر بخنـد کـه نـدانی غـم چیـست!

یادآوری

فقــط میخــوام یـاد آوری کنــم کــه

هــر کـی ســکوت مـیکنه لـال نیــست،

داره جـون میکـنه احتــرام نــگه داره!!

:)

اینــجا

اینجا همه چیز ســـــــــرد است ،

حتـــــــــی

بخار دهانی که میخـــــــــــندد ..

سخت است

سخــت است

درکـــ کردن دختری که

غم هایش را خودش میداند

و همه تنها لبخندش را می بینند

و هیچ کس جز همان دختر نمی داند

که چقدر تنهاست که چقدر می ترسد:

از باختن ، از اعتماد بی حاصلش ،

از یخ زدن احساس و قلبش و از زندگی

گوش کـن

ببین گوش کن :
فرقی نمیکنه من و تو متولد کدوم برج سالیم ،
مهم اینه که اگه تو نباشی من همیشه برج زهرمارم . . .

با کسی باش کــــ

---

با کسی باش که…
وقتایی که دلت گرفته…
حوصله نداری…
ناراحتی…
حس میکنی یه دنیا غم داری…
بلد باشه شادت کنه!
راه قلبتو بلد باشه!
تنهات نذاره!

نسلی هستیم کــه

نسلی هستیم که

وقتی حوصلمون سر میره

با احساسات

همدیگه بازی میکنیم..!

دیگر...

دیـگـــر . . .
نـه بـــحـــث مـیـکـنـــم ! نـه تـوضـیــــح مـیـخـــواهــم !
نـه تـوضـیـح مـیـدهـــم ! نـه دنـــبـال دلـیـل مـیـگـردم !
فـقـط مـیـبـیـنـــم ،
سـکـوت مـیـکـنـم و فـاصـلـه مـیـگـیـرم . . . ! ! !

چند وقتیست

چند وقتی است وقتی از سر سفره بلند میشوم مادرم میگوید:

تو که هنوز چـــــیزی نخورده ای!

کاش میدانست آنقدر بغض هایم را هر ثانیه میجوم که دارم:

مـــــی تـــــرکـــم!