خودمم...
ریحانم...
همان ریحان که عطر و بویش رفته...
همان ریحان خسته و آزرده...
همان ریحان پوسیده...
پوسیدم بین این همه تظاهر...
زیر خرواری پستی...
کنار کلی بدذاتی...
تا به حال هم کار خدا بوده که دوام آورده ام!!
باور کن...
کم کم خواب مرگ به سویم می آید...
می خواهم چشمانم را ببندم...
ولی نمی شود...نمی توانم به خواب بروم...
هنوز برگی از من گوشه ای افتاده...
زنده است ولی آسیب دیده،
لحظات آخر باید در پی او باشم...نمی شود ولش کرد...پاره ی تنم است...
***
من که پوسیدم،شاید او بتواند طراوتش را نگه دارد...
من که دوام نمی آورم ولی پاره ام می ماند،یادم می ماند...
کلمه شاید خودش را کنار جمله می کشد:
من که دوام نمی آورم ولی شاید پاره ام بماند،شاید کسی یادم کند...
هی رهگذر،تو که از قلبم می گذری!!
پاره ام را به تو می سپارم...
مواظبش باش...یادگار من است...
مرا کشتند زیر آوار خودشان!!!
مواظب باش لهش نکنند،
مثل من نشود بختش...
به نظر نوبت لحظه آخر شده،قبول!
تمام.
ممنون بابت مطالب قشنگتون !
حیفه به وبلاگتون نرسین...
خسته نباشید.
مرسی که سر میزنید
راستش با کمبود نوشته های خودم موجه شدم:))
شاید وبلاگو عوض کردم
اینو تایید نکنیا .........
واستا ببینم : پاره تنت کیه ؟؟؟؟؟؟؟ بدبخت شدیم .......
خاک برسرم ..............
بیا مسنجر بت بگم
نه تایید نمیکنم:))
صبر کن ........... اندکی .............
عزمت را جزم کن ........
عطر و بویت باز میگردد و همه را مست میکنه ..........
ظاهرت از غم و اندوه پاک می شود ...... زیباییت باز میگردد .............
پستی و بدذاتی . نابود می شوند .. مطمئن باش ....
فقط به دستان تو . نه هیچ کس دیگر ...........
برخیز ........ پاره ی تنت را بردار و از الان شروع کن !!!!!!!!!
_____________________
بیا دو روز باهات گشتم شاعر شدم ........
ولی خودمونیما عجب چرت و پرتایی گفتم !!!!!!!
من عاشقتم
عالی عالی
چقدم که تایید نکردی جون تووووووووووو
نکردم دیگه:))
سلااااااااااااام
ترو خدا اینجوری نحرف میگی ریحان انگاری خودمم
دلم میلرزه
به منم سر بزن
قربونت برم ریحونم
چشم دیگه نمیگم دلت بلرزه
وااای ریحونی... تحت تأثیر قرار گرفتم.
در ضمن قالبتم خوشمله.