-
پاییــــز
چهارشنبه 10 مهر 1392 20:03
اخه از پاییز نه هوای ۲نفرش، نه کوچه های پربرگش نه گریه های تنهاییش نه بارون های عاشقانه هیچ کدوم به ما نرسید. لا مصب فقط حساسیت فصلیش افتاد به ما کصافط
-
خسته امــ
پنجشنبه 4 مهر 1392 17:57
خَستِه اَم … از تِکرار ِ فرداهای بی حاصل …!
-
سکووووت
پنجشنبه 4 مهر 1392 17:44
سکــوت گاهی حقیقــت بی رحمانهِ دردیست... که نه فریـاد آرامـش می کند نه گریسـتن نه اعتـراض و نه گذشتن
-
یادم بده..
پنجشنبه 4 مهر 1392 17:39
یکـی یـآدم بـده ز نـــدِگــــی کـردنُ...!
-
درست نمیشود!
پنجشنبه 4 مهر 1392 17:38
دلت تنگ یک نفر که باشد ! تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد ؛ و لحظه ای فراموشش کنی ، فایده ندارد .... تو دلت تنگ است ، دلت برای همان یک نفر تنگ است ! تا نیاید ... تا نباشد .... هیچ چیز درست نمی شود ... !!
-
مهـــر
پنجشنبه 4 مهر 1392 17:31
ســــلاااام ســـــــــــــــلاااااااام ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلاااااااااام خوبم خوبین؟؟ اول یه تسلیت بگم واسه اول مـهر میدونین ک متــــــــــــنفرممممم از تــه دل من از اول مهــر البته کل 9 ماه مدرسه ولی انصافا این شروع مدرسه ها یه خوبی داش! اونم اینکه حال و هوام عوض شده اصن شاد میزنم!! ولی بازم...
-
واقعی یا مجازی!
شنبه 30 شهریور 1392 13:57
دنیـاے مَجـازے اوטּ بیرونـہ که همـہ با نـقابـَטּ همـہ تو قـیافــَטּ دنیـاے واقعـے اینجـاس همـہ بے ریـا و פֿـاکے کسے زפֿـمـاشو نمے پوشونـہ کسے اشکاشو پاک نمیکنـہ ❤ کسے بغضـشو قورٺ نمیده دیدے ؟؟دنیـاے واقعـے همیـטּ جـاس
-
او یک زن است
شنبه 30 شهریور 1392 13:54
او ﯾﮏ "ﺯن" است! ﻧﻪ ﺟﻨﺲ ﺩﻭﻡ ، ﻧﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺗﺎﺑﻊ ، ﻧﻪ ﯾﮏ ﺿﻌﯿﻔﻪ ، ﻧﻪ ﯾﮏ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺷﺪﻩ، ﻧﻪ ﯾﮏ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻣﺘﺤﺮﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻢ ﭼﺮﺍﻧﯽ، ﻧﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﯽ ﻣﺰﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺖ... ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ، او ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍهد، ﻣﯽ ﺗﻮﺍند ﺧﯿﺎﻧﺖ کند، ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ باشد، ﺑﯽ ﺍﺩﺏ ﻭ ﺷﻨﯿﻊ باشد، ﺑﯽ ﻣﺒﺎﻻﺕ ﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﺑﺎشد. ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﯿﺴت، ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭ ﻧﻤﯽ...
-
راست است!
شنبه 30 شهریور 1392 13:52
راست است ک صاحبان دلهای حساس نمیمیرند! بلکه بی هنگام نا پدید می شوند "احمد شاملو"
-
مجازی
شنبه 30 شهریور 1392 13:48
اسمهای مجازی… تصویر های مجازی… مشخصات مجازی… و در بین این همه چیزهای مجازی… تنها یک چیز حقیقت دارد تنهایی من و تو.!
-
چرم مشهد!
شنبه 30 شهریور 1392 13:39
به دوستم میگم کیف پولت چقدر قشنگه میگه چرم مشهده داییم از کانادا برام آورده!
-
بعد از مرگـم
شنبه 30 شهریور 1392 13:30
بعد مــرگـم بر روی سـنگ قبرم ؛ نه نـام بنویسید ، نه نشـانی ! فقط بنویسید اینجـا کسی خوابیده که روزی هزار بار مُــرده و زنــده شده! بنویسید اینجا قبـر یک نفـر نیست! اینجا یک تـن به همراه هــزاران آرزوی زنـده به گـور شـده خوابیده! اصلا بنویسید اینجا کسـی دفـن شده که قبـل از زنـده بودنش ، مُـرده بوده بنویسید او زنـدگی...
-
نگران نباش
شنبه 30 شهریور 1392 13:25
نگرانــ نباشــ حالــ منــ خوبــ استــ عقلمـ قد کشیدهــ شعورمــ متبلور شدهـ دلتنگیــــ هایمـ کوچکــ شدهـ در فاصلهـ کوتاهـ لبخندهـا و اشکــ هایمــ آموختهـ امـ زندگیـ کنمـ
-
تقصیر خودمه...
شنبه 30 شهریور 1392 13:22
این جالبــه اگه شد بخونینش... ــــــــــــــــــــــــــ مسافر کناری مدام خودش را رویم می اندازد ، دستش را در جیبش می کند و در می آورد ، من به شیشه چسبیده ام اما هر قدر جمع تر می شوم او گشادتر می شود .. موقع پیاده شدن تمام عضلات بدنم از بس منقبض مانده اند درد می کنند ….*(تقصیر خودم بود باید جلو می نشستم ..!!!) مسافر...
-
غصه،قصه
شنبه 30 شهریور 1392 13:14
غــصـــه هایت را با قـــ بنویس تا هرگز باورشان نکنی! آنگاه فقط قــصــه هستند و بس
-
ارتباطات!!
شنبه 30 شهریور 1392 13:11
ارتباطات توی ایران اینجوریه که... به طرف ایمیل می زنی ، بعد باید اس ام اس بفرستی ایمیلتو چک کن ! بعد باید زنگ بزنی بگی اس ام اساتو چک کن !
-
تصـور کــن
شنبه 30 شهریور 1392 13:09
یه لحظه تصور کن دوست پسرر منی !!! . . . . . . . . . . . . میبینی چقده لذت بخشه؟؟؟؟
-
برگشتم!
چهارشنبه 27 شهریور 1392 15:04
سلااااااااااااام! بعد از یه مدت طولانی از نظر خودم، برگشتم حدود 10 روز شد! بذا از اول بگــم والا یه چن روز بود ک خیلی دلم هوای مشهدو کرده بود، دو سه سال میشد ک نرفتم خلاصه واسه اولین بار کلید کردم ک بریم مشـــــــــهــــــــــــــــد! خلاصه انقد گفتم ک بابا قبول کرد که بریم! منم ک اصن شااااد میزدم شدیدا! خلاصه قرار شد...
-
تولد
چهارشنبه 27 شهریور 1392 13:27
تولد حــــــورا گلم مبااااااااااارکــــــــــــــــــــــــ همین...
-
آیا..
چهارشنبه 27 شهریور 1392 13:04
آیا میدانید که وقتی قرآن را با دست لمس میکنی شیطان خشمگین میشود؟ و هنگامی که آن را باز میکنی گریه میکند؟ و هنگامی که بسم الله میگویی از پا می افتد؟ و هنگامی که شروع به خواندن کردی دنیا رویش میافتد؟ و آیا میدانی اگر فکر کردی این پیام را برای کسی بفرستی پس شیطان کوشش میکند که تو را از این کار باز دارد!
-
پیــله
جمعه 15 شهریور 1392 11:53
بگــذار روزگــار هـر چـه میــخواهد پیـله کند، شـاید ما هـم روزی پـروانه شـدیم!!
-
سرمایه...
جمعه 15 شهریور 1392 11:40
کم ســرمایه ای نیست ؛ داشتن آدمــ هایی که حـالـتــــ را بپرسند ! ولی .... از آن بهـتر داشتن آدمهاییست ، که وقتی حـالتـــ را میپرسند ؛ بتوانی بگویی : خـوبـــ نیستم ... !!
-
مادر ببخش
پنجشنبه 14 شهریور 1392 15:53
مادر مرا ببخش درد بدنم بهانه بود کسی رهایم کرده بود که صدای بلند گریه هایم اشکهایت را در اورد.....
-
نسل غم انگیـــز
پنجشنبه 14 شهریور 1392 15:41
چـه نسل غــم انگیــزی هستیــم ... دنـبــال یِکـــ اتـاق خــالـی هستیــم کــه مــوزیک گــوش کنیــم و چـایــی بخــوریــم و حســرتـــ ... همیــــن !
-
بعضی وقتهــآ
پنجشنبه 14 شهریور 1392 15:36
بعضی وقتهــآ... از شدت دلتنگیــــ ، گریهــ کهــــ هیچ...!!! دلــ♥ــَت می خــوآهــَد ؛ هــآی هــــآی بمیــــری...!
-
someone like you
پنجشنبه 14 شهریور 1392 15:31
منبــع I heard that your settled down شنیدم که یه جایی رو واسه موندن پیدا کردی That you found a girl and your married now اینکه با دختری آشنا شدی و حالا دیگه با هم ازدواج کردین I heard that your dreams came true شنیدم رویاهات به حقیقت پیوستن Guess she gave you things I didn’t give to you حدس میزنم چیزایی رو بهت داده...
-
تصمیم
پنجشنبه 14 شهریور 1392 15:14
یهو تصمیم میگیری عوض شی پست خنده دار میزاری آهنگ شاد پلی میکنی ی مدت ادامه میدی ولی خیلی زود کم میاری دوباره آلبوم آهنگ های همیشگیتو پلی میکنی و به اندازه تموم اون مدتی که خودتو نگه داشتی و تضاهر کردی گریه میکنی...
-
تولـــــد
چهارشنبه 13 شهریور 1392 11:40
سعلااااامــ ساعت 20 دقیقه به یازده صبح تاریخ13/6/92 یه چیزی شنیدم این مدلی شدم= اومده بودم واسه لــیــلا تولــد بگیـــرم.... تولدم میگیرم ولی خب ناراحت شدم لیلا با خودتم هااا از خودت ناراحتم تو بیجا میکنی بذاری بری نمیخوام دیگه راجبش بحرفم هعـــــــــــی میریم ک تولد رو داشــته باشـــــــــــــــــــیم: لیلای عزیـــزم...
-
تـــــــــــــولـــــــــــــد
دوشنبه 11 شهریور 1392 14:37
سعـــــــــــــلاااااااااااااام تولد لیلا ی گلمــه 13 شهریــور باز از امروز تولد میگیرم واااسش لــــــــیلا عزیـــزم تولدتــــــــــ مباااااااااااارکـــــــــــــ
-
میترسم
دوشنبه 11 شهریور 1392 13:32
انقدر که هِی به هر چی می خواستم نرسیدم، اصلا نمیدونم رسیدن چه شکلی هست!!! یعنی میترسم یه روز برسم... نفهمم که رسیدم... همینجوری سوتزنان رد بشم...