چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام

چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام

عناوین یادداشت‌ها

  • کلافـه دوشنبه 11 شهریور 1392 13:31
    کلافه شدن ینی: دلتنگ کسی باشی،که نیست! و حوصله ی کسی رو که هست نداشته باشی!!
  • بس کـن دوشنبه 11 شهریور 1392 13:26
    بــس کن ســاعت... دیگر خــسته شدم... آره مـن کـــم آوردم...خودم میـدونم که نیــست... آنقـدر باصـدایت نبودنـش را بـه رخــم نکش...
  • درد دوشنبه 11 شهریور 1392 13:23
    درد میکـشد بغــض ، وفتی گریـــه هم آرام اش نمیکند
  • دستم را بگیــر دوشنبه 11 شهریور 1392 13:20
    خدایـــا... دلـم به وســعت بــزرگـــــی اتــ گـرفته ، ای خــوب من، دستــم را بگیر، که زمیـن با همـه ی بزرگیــش برایـم تــنــگ است!
  • حواستون باشــه دوشنبه 11 شهریور 1392 13:17
    یه حــرف نا خواسته، یه رفــتار بی منظور، اما تلــخ... میتونه یه روز خــــوب رو به بغـــض بنشونه... حواستون به رفتارای ســادتــون باشه... حواستون به حرفای ظــاهــرا بی اهمـیتــتون باشه.. بعضی ها دلشــون نازکه... زود تــرکـــ برمیداره... حواســتون باشه!
  • میگن وقتی... دوشنبه 11 شهریور 1392 13:12
    میگـن وقتـی یـه نفـر هـست کـه بهـش فـکر کـنی، خیلـی چـیزا هـس کـه دیگـه بهشـون فـکر نمیـکنی! راســته؟
  • چــه خـبر؟ دوشنبه 11 شهریور 1392 13:09
    میخــواهم راحـت باشـم ... بـی جسـارت و بـی خجـالت ... در جـواب چـه خـبرها ؟ چشـمانم را ببنـدم و بگـویم : . . . . . . "نــــاخــوشـــی"
  • دلم میخواهد دوشنبه 11 شهریور 1392 13:04
    دلـم میـخواهد... تـــــــــو باشـی... . . . . . خیـابـان هـم باشـد... . . . بــاران هـم ببـارد... . . . . . . . مـنم نمـیام مـیرم خونــمون سـرمـا نخـورم!!!
  • گاهـــی دوشنبه 11 شهریور 1392 13:02
    گــاهــی تمــام شـدن یــک روز، یه هــفته طـول میــکشد!! . . . از ایـن روزا داشتــی؟؟
  • صدای گذر عمــر دوشنبه 11 شهریور 1392 12:59
    از صــدای گـذر عمــر چــنان میفـهمم، تنـد تـر از آبـــ روان،عـمر گـران میـگذرد، زنـدگی را نفـسی ارزش غـم خوردن نیسـت! آنقـدر سـیر بخنـد کـه نـدانی غـم چیـست!
  • یادآوری دوشنبه 11 شهریور 1392 12:55
    فقــط میخــوام یـاد آوری کنــم کــه هــر کـی ســکوت مـیکنه لـال نیــست، داره جـون میکـنه احتــرام نــگه داره!!
  • :) شنبه 9 شهریور 1392 13:25
  • اینــجا شنبه 9 شهریور 1392 13:13
    اینجا همه چیز ســـــــــرد است ، حتـــــــــی بخار دهانی که میخـــــــــــندد ..
  • سخت است شنبه 9 شهریور 1392 13:03
    سخــت است درکـــ کردن دختری که غم هایش را خودش میداند و همه تنها لبخندش را می بینند و هیچ کس جز همان دختر نمی داند که چقدر تنهاست که چقدر می ترسد: از باختن ، از اعتماد بی حاصلش ، از یخ زدن احساس و قلبش و از زندگی
  • گوش کـن شنبه 9 شهریور 1392 12:56
    ببین گوش کن : فرقی نمیکنه من و تو متولد کدوم برج سالیم ، مهم اینه که اگه تو نباشی من همیشه برج زهرمارم . . .
  • با کسی باش کــــ شنبه 9 شهریور 1392 12:53
    با کسی باش که… وقتایی که دلت گرفته… حوصله نداری… ناراحتی… حس میکنی یه دنیا غم داری… بلد باشه شادت کنه! راه قلبتو بلد باشه! تنهات نذاره!
  • نسلی هستیم کــه شنبه 9 شهریور 1392 12:49
    نسلی هستیم که وقتی حوصلمون سر میره با احساسات همدیگه بازی میکنیم..!
  • دیگر... شنبه 9 شهریور 1392 12:47
    دیـگـــر . . . نـه بـــحـــث مـیـکـنـــم ! نـه تـوضـیــــح مـیـخـــواهــم ! نـه تـوضـیـح مـیـدهـــم ! نـه دنـــبـال دلـیـل مـیـگـردم ! فـقـط مـیـبـیـنـــم ، سـکـوت مـیـکـنـم و فـاصـلـه مـیـگـیـرم . . . ! ! !
  • چند وقتیست شنبه 9 شهریور 1392 12:45
    چند وقتی است وقتی از سر سفره بلند میشوم مادرم میگوید: تو که هنوز چـــــیزی نخورده ای! کاش میدانست آنقدر بغض هایم را هر ثانیه میجوم که دارم: مـــــی تـــــرکـــم!
  • فراموش نمیکنند شنبه 9 شهریور 1392 12:41
    آدم هــا فـرامـوش نــمی کــنند فــقـط دیگر سـاکت میشـوند هـمین !!
  • سکوتـــ شنبه 9 شهریور 1392 12:35
    با سکــــوت خیلی از مشکلها خودبه خود حــل میشه وقتی میخوای کســی ندونه که عاشــقی وقتــی بخوای هیچکـــس نفهمه دلــگیری و حتـی وقتـی که داری تـو تنهــایی پـرپـر میزنی سکــوت چقدر میتـونه به آدم کـــمک کنه وقتـی به وقتـش ازش استـفاده کنیم امــا خیلـی وقـتها نباید ســـکوت کردو ما سکــوت میکنیم مثل وقتی که آخــریـن...
  • درد شنبه 9 شهریور 1392 12:30
    دفتر شعرهایم را سفید میگذارم … بی تو بودن نوشتن ندارد ، درد دارد …
  • چقدر سخته! شنبه 9 شهریور 1392 12:25
    چقدر سخته وقتی ازت میپرسه " ناراحت شدی؟ " اشک از چشات بریزه و بگی " اشکال نداره " ... شکلکای بلاگ اسکای هم ک عوض شده!! خیلیم خووب!
  • ایــنجا شنبه 9 شهریور 1392 12:20
    اینجا همه از سر ِعادتـــــــــــ نفــــس می کشند!!
  • امیدوار ترین پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 12:41
    همون چند لحظه ای که طول میکشه، تا مسیج رو باز کنم و ببینم تو نیستی، امیدواااار ترین آدم دنیام...!
  • زندگی پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 12:39
    زنــدگـی ، اتّفــاقِ نـادریـست ! کـه بــرایِ بـعضـی از زنــــده ها می اُفتــد !
  • ستاره پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 12:37
    اگه راسته که هر کی یه ستاره داره، ستاره ی من باید دور، تاریک و بی معنی باشه... شاید اصن من ستاره نداشته باشم!!
  • آدم پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 12:34
    یه سری از شنیدن دروغ خسته ن... یه سری از شنیدن حقیقت بریدن... آدمه دیگه... معلوم نیست چی میخواد
  • انسانیت پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 12:33
    بـہ فـَــقـر اِحــسـاس ”اِنـــسـانیّــَـتـ” دچــــار شُــدیـــمـ ! نــَسلے ڪِہ دَردَش را ، ڪیـبـورد ـہا .. پـَیَامَـڪـ ـہا .. و تِـلِفُن ـہـــای پــِے دَر پـے مـے فَہمــَـنـد …
  • مدتیست پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 12:31
    لبخنــد میزنم...بی دلیـل! عشــق میورزم...بی تناسـب! زندگـی میکنم...بی خـیال! مدتیســت...