کاش باز معلــمی بود
و انشایـــــــی میخواست،
تا چنـــــد خط برایـش درد دل کنم!
گاهی،
سخت ترین راه خودکشی،
همون زندگی کردنه...
دروغ میگم؟!
کی میاد به حرفای من گوش بده،
آخه من غریبه هستم با همه!
واقعا حرف دله...
ساعتها را بگذارید بخوابند،
بیهوده زیستن را نیاز به شمارش نیست...
آنقدر از حرف لبریزم،
که فقط سکوت خالیم میکند
خــــــــــدا...
صورت حساب لطفا...
سیــــــــــر شدم از زندگی!
این روزها زیادی ساکت شده ام،
نمیدانم چرا حرفهایم،
به جای گلو،
از چشم هایم بیرون می آیند
آدمایی که زیاد میخوابن تنبل نیستن...
انگیزه ای واسه بیدار موندن ندارن...
خداییـــــــــ
زندگـــــــــی جان،
عزیـــــــــــزم!
اگه افتخــــــــــار میدی،
یه چن قـــــدم هم با ما راه بیا...
میگویند آخر خنده گریه است،
بهانه ای برایم جور کن تا بخندم...
بغض بدی در گلو دارم!