چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام

چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام

هیچــی نـگو!


ببیــن
هیـچی نگو
فقــط
2 دقـه بیـا کنــارم بــشین..
دلـم واســت تنــگ شـده!!

گاهی میاندیشم


گاه می اندیشم...

چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم

همین مرا بس که کوچه ای باشد و باران

وخدایی که زلال تر از باران است

گاهی وقتا...


گاهی وقتا اونقدر خسته میشی که حوصله توضیح دادنم نداری،میذاری هر جور دوست دارن برداشت کنن
کلا دیگه هیچی برات مهم نیست!

دروغ


همیشه وقتی دلم میگیره،
به خودم میگم غصه نخور درست میشه!
ولی از شما چه پنهون؟!
هیچوقت هیچ چیزی درست نمیشه...
دلمم دیگه فهمیده بهش دروغ میگم!بم اهمیت نمیده!

گاهی دلت میخواد...

گاهی دلت میخواد

همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن...

میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری...

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری

یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!!

اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی:

نه،هیـــــــــــــــــــــــــــچی

ماهی

گاهی عمیقاً مایلم ماهی باشم!

ماهی حافظه اش هشت ثانیه است

بی هیچ خاطره ای !

هیچی...

وقتی کسی ازت میپرسه چته

و تو میگی هیچی،

ینی تو هم یکی از ناراحتیامی...فقط ولم کن!!!