-
خیلی سخته
یکشنبه 6 مرداد 1392 15:43
خیلی س ــــــ خته وقتیـــــــ آسـم و ن دلت ابریه ولی با صدای بلند می خندی تا صدای طوفانی که همه وجودتو داغـون کـرده شنـیده نشه خیلـــــی سـخته وقتی مـدام پلــک مـیزنی تا ســـــــدی باشـند جلـوی اشـــکات تا سـرازیر نشند خیلی ســخته وقتی یه دنـــیا حـرف ناگــفته داری ازتـــ می پرسـند چـرا اینقـد سـاکتی بگـی حرفـ برا...
-
لذت میبرم
یکشنبه 6 مرداد 1392 15:39
از بـیداری لذت میبـرم . . . از سـردرد لذت میبـرم . . . از خـوردن قرص های رنـگـارنگ لذت میبـرم . . . از مـشـکی پـوشــیـدن لذت می بـرم . . . از تـنـهـایـی ِ بـی انـتـهـایـم لذت میبـرم . . . از پـرواز توی خیالم با تـــو لذت می بـرم . . . از تک تک کامهایی که از ســیگـار میگـیـرم لذت مـیبـرم . . . و همین برای انـتـقـام...
-
نمیدونی چه خبره دلم
یکشنبه 6 مرداد 1392 15:35
هی نمیدونی چه خبره دلم... نمیتونم حرفامو یه نفره بگم... حق داری بری،برو من ک جای تو نیستم، داری فک میکنی ک دیگه من مال تو نیستم! کاش میشد چشما رو بست باز کرد، و به راحتی ب روزای قبل باز گشت ماها کنار هم بدون هیچ درد و رنجی غصه ای نبود و نه جر و بحثی چیه میخوای بهم بگی باورش سخته کیه اونکه کناره تو تا تهش هستش اونکه...
-
عزیز ترین
یکشنبه 6 مرداد 1392 15:29
بهـ خـدا گفتـــ: عزیـز ترینـــــ بندگانتــــــ چهـ کسانیـــ هستندــ؟ خداوندـ فرمودـ: آنانــ کهـ میتوانندـ تلافیـــــ کنندـ امـا بهـ خاطـر منـــــ میبخشندــــ...
-
دعا کردم...
یکشنبه 6 مرداد 1392 15:25
خدایـ م را صدا کردم نمیدانم چه میـخواهی ولی امـشب برای تــــــــــــو برای رفـع غـم هایت برای قـلب زیبـایت برای آرزو هـایـت دعـا کردم....
-
خاطره
یکشنبه 6 مرداد 1392 15:21
هعیی بازم سلام! به قولی بد،خوبم! بدجور خوبم اصن... شما ها ک میدونین من از هفت روزه هفته هشت روزشو دلم گرفته... راسش خودمم دیگه نمیدونم کی خوشحالم و کی ناراحت... ولی خب عمدتا ناراحتم منتها هر کی رو جز خودم میبینم لبخند میزنم! واسه همینه ک هیشکی ب جز خاص ها نمیفهمن حالم گرفتس! هعییی.... باز چند دقه پیش داشتم ب پرستو فکر...
-
حــدیـــثـــ
یکشنبه 6 مرداد 1392 15:18
امـــــام علــــــی (ع) : از گناهان دوری کنید که هیچ بلا و کمبود رزقی حتی خراش پوستی و لغزش پایی و مصیبتی نیست مگر به خاطـر گنــــــاه
-
خســـــــته
شنبه 5 مرداد 1392 20:22
چه ســوزناک میزند امـشب عقربـه سـاعت سـمفونی روزمـرگی ها را به گـمانم او هـم خسـته است خسـته از ایـن تکـرار خسـته از مـن خسـته از شـمارش ثانـیه هـای مثـل هم!
-
زندگی من...
شنبه 5 مرداد 1392 20:20
روزام دلــــــــگیر شبام کابـــــوس حالـم خراب تکرار یه آهنــــگ تکراری خوردن انـواع غـم و غـصه باریـدن هر لـحظه اینم زنــــدگی من...
-
قـرار
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:45
اصلا شاید قــرار بر این است تا پیــــــــــرمـردی شوی با خاطره ی دخــــــــتری ، با همـین لباس هایی که امـروز به تـن دارم! همین نگــــاه همین شـــــــال همین لبــــــــــخند خودمانیـم این پایان زیبـا تری سـت حتی اگر به بـهای تباهـی تمام امـروز هـایم تمـام شود!
-
پرسش اصلی
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:41
پرسش اصلی این نیست که آیا زندگی پس از مرگ هست... پرسش این است که آیا شما پیش از مرگ زنده هستید...!! *شاملو*
-
غم انگیز است
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:37
غـم انگــیز است… شبــــــــــــــــ هی از پهلویی به پهلوی دیگر شوی و ببینی تاریکـــــــی از جای خود تکــــــــــــان نخورده است !
-
چــرا
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:32
چرا همه چیزو تو ظــاهر میبینید؟ چرا قیـافه ادمها نشونه شخصیــتشونه ؟ چرا دختـری که بینی عملی نداره زشـت به نظر میرسه؟ چرا دختری که اهـل مـد نیسـت عقب افتاده هستش ؟ بـرادر , اخوی, دوست من, " نـــــه " نگاهت رو عوض کن حق نداری به دختری که ساده زندگی میکنه توهـین کنی من دختـرهـای سـاده و یا حتی زشـت رو دیدم که...
-
تلخ میگذرد
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:28
تَلخ میگُذَرَد این روزهــــا..(!) ک قرار است، از او ..، بــرای دِلَم یک انسان معمولی .، بسازَم..(!)
-
گاهیــ
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:27
گاهی دیدن یک عکس دو نفره تو رو یاد اون نمی ندازه ! تورو یاد خودت می ندازه ... که چقدر شاد بودی ، که چقدر خندون بودی ، که چقدر جوون بودی ! گاهی آدم ها دلشون فقط برای خودشون تنگ می شه ... دلم واسه خودم تنگه...
-
خسته ام...
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:25
خَسته ام ….! امـا تَحمـُل مـی کُنــم… خُدایــا روزِگار ت با من و احساسم بد تـا کـرد...!
-
فرض میکنم...
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:22
فرض می کنم! تو.. خیلی دوستــــــم داری … همینقدر که من دوستت دارم … و یکی از همین روز ها ... دلت برای روز های قشنگمون تنگ می شه … فرض می کنم … هیچ وقت بی تفاوت نبودی، و تمام این ساعت ها که نبودی به یادم بودی …! فرض می کنم.. دنیا هنوز آدم های ا حساساتی مثل من رو دوست داره …… ! و تو..و تـــو …. همین لحظه دلت برای یه...
-
همسایه
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:17
پیرمرد همسایه آلزایمر دارد... دیروز زیادی شلوغش کرده بودند او فقط فراموش کرده بود از خواب بیدار شود...!
-
بعضی روزها
پنجشنبه 3 مرداد 1392 16:13
بعضی روز ها انسان فقط خسته ست. نه تنها سـت نه غمـــگین و نه عاشـق فقط خسته ست...!
-
گفته بودم...
پنجشنبه 3 مرداد 1392 14:52
گفته بودم قصه ی من غصه است، شنیدن ندارد که...
-
شاید
پنجشنبه 3 مرداد 1392 14:48
شایدم فقط منم ک همه چیز رو غمناک میبینم حتی زندگی کردن رو
-
تـــــــــــــــــولــــــــــــــــــــــــد
جمعه 28 تیر 1392 15:09
ســــــــــــــــــلااااااااااااااااااااااامــــــــــــ ســــــــــــــلاااااااااااااااااام امروز یه روز بسیــــــــــــــــــــــار خاصــــه تولد آبجی دوقلوم و خود گلمـــــــــــــــــــــــه هـــــــــــــــــــــوووووووووووووووووراااااااااااااااا (خودم حوصله تولد ندارمـــ اصلا،بخاطر یاسیه به روتون نیارین)...
-
خدا ببخش
چهارشنبه 26 تیر 1392 17:34
خدایا ببخش که امانت دار خوبی نبودم... دلی که داده بودی شکست...
-
به سلامتیی
چهارشنبه 26 تیر 1392 17:05
به سلامتی خودم که بود و نبودم واسه کسی مهم نیس!
-
انتخاب
چهارشنبه 26 تیر 1392 17:00
نامم را پدرم انتخاب کرد، نام خانوادگیم را یکی از اجدادم! دیگر بس است، راهم را خودم انتخاب خواهم کرد!
-
دلم کمی خدا میخواهد
چهارشنبه 26 تیر 1392 16:57
دلم کمی خدا میخواهد کمی سکوت... کمی دل بریدن میخواهد کمی اشک.... کمی بهت... کمی آغوش آسمانی... کمی دور شدن از این آدمها کمی رسیدن به خدا!
-
نباید همه چیز را توضیح داد
چهارشنبه 26 تیر 1392 16:46
همیشه نباید همه چیز را توضیح داد وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد بهتر است او را هم نداشته باشی، تا به نداشته هایت اضافه شود...
-
حسرت
چهارشنبه 26 تیر 1392 16:44
حســــــــــرت یه سـری کــــارا و یـه ســــری بـودنـا تا دنیـــا دنیـــاس حتی هزار سـال بگــذره به دل میـمونه.. دستـــــــ خودتـم نیــست...
-
هیچوقت
چهارشنبه 26 تیر 1392 16:40
هیچوخــــــــت تا یـکی رو کامـل نشنـاختی بهـش اعتـماد نـکن، بـاورش نکـن، عاشقــــــش نشـو! به ایـن هیـچوخت هـا توجـه کـن وگـرنه هیچوخـــت رنـگــــ خوشــــبختی و آرامـــش رو نمــیبینی!
-
درد چیست؟!
چهارشنبه 26 تیر 1392 16:36
میدانــــــــی درد چیـست؟؟ نگاهـــــــت کـه رفـــــت.....نـه!!!! شایـد شـانه ای کـه دیـگر وجـود نـدارد...نـه!!! دلشـکسـته ام.....نـه!!! اعتـمادی کـه دیـگر وجـود نـدارد....نـه!!! تنـهاییـم....نــه!!!! نمــــــــــــیدانـــی...