یه روزایی
یه شبایی
به یه آدمای خاصی خیلی احتیاج داری...
گوشیتو برمیداری شمارشو بگیری
اما میدونی بی فایدس!
انقدر دلگیر و دلتنگی که یهو به خودت میای میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالی بی جواب...
اشکات سرازیر میشن و آخرش با خودت یه جمله رو تکرار میکنی:
"اون همه دوس داشتن چرا آخرش اینطوری شد؟"
گاهی وقتا اونقدر خسته میشی که حوصله توضیح دادنم نداری،میذاری هر جور دوست دارن برداشت کنن
کلا دیگه هیچی برات مهم نیست!
همیشه وقتی دلم میگیره،
به خودم میگم غصه نخور درست میشه!
ولی از شما چه پنهون؟!
هیچوقت هیچ چیزی درست نمیشه...
دلمم دیگه فهمیده بهش دروغ میگم!بم اهمیت نمیده!