من اشرف مخلوقات نام دارم! اما گاهى، گاهى که نه ، هرروز و هرشب آرزو دارم که کاش ماهى بودم! ماهى کوچولوى رنگى که حافظه اش یاراى یادآورى کردن هیچ گذشته اى را ندارد! من از خاطرات هرچند اندکم باتو گریزانم. . . کاش ماهى بودم. . .
من گربه ام.. ببین ماهی..؟ نترس.. گربه ، ماهی دوست ندارد ! دلش خالی ست و بی رغبت به زندگی ست.. همزیستی گربه و ماهی در حوض خانه مان تضاد بدیـــــــل است در نگاه مان.. باور نمی کنم توان روحم را زندگی با غده های متورم.. باور نمی کنم ثبات استفراغ را درون گلوی وجدانم گذر بوی تعفن از شامه ی قلبم گذر نعره ی پوچی از رشته های عصب مغزم کتاب هایم خاک گرفته است هوای قلبم غبار آلود است مغزم تجلی گاه اساطیر ریه هایم آبسه کرده است به دنبال شفایم از ... نور ست نور ست نور ست و من همواره در تاریکی می خزم نمی دانم عشق در تاریکی ست یا تاریکی در عشق هر چه هست درد دارد دمادم می سوزاند اشک می نوشد هر چه هست هم اکنون خونم را طلب می کند و من همچنان پای جان ایستاده ام
من گربه ام..
ببین ماهی..؟
نترس..
گربه ، ماهی دوست ندارد !
دلش خالی ست
و بی رغبت به زندگی ست..
همزیستی گربه و ماهی در حوض خانه مان
تضاد بدیـــــــل است در نگاه مان..
باور نمی کنم توان روحم را
زندگی با غده های متورم..
باور نمی کنم ثبات استفراغ را درون گلوی وجدانم
گذر بوی تعفن از شامه ی قلبم
گذر نعره ی پوچی از رشته های عصب مغزم
کتاب هایم خاک گرفته است
هوای قلبم غبار آلود است
مغزم تجلی گاه اساطیر
ریه هایم آبسه کرده است
به دنبال شفایم از ...
نور ست
نور ست
نور ست
و من همواره در تاریکی می خزم
نمی دانم عشق در تاریکی ست یا تاریکی در عشق
هر چه هست درد دارد
دمادم می سوزاند
اشک می نوشد
هر چه هست هم اکنون خونم را طلب می کند
و من همچنان پای جان ایستاده ام