دیشب تب کردم
دندانم نیز درد میکرد
در چشمانم سوزشی فزون هویدا
و بر صورتم جوشی بزرگ پیدا
رنگ رخسار به زردی میزد
و لرزشی ناموزون میهمان چانهام بود
و گوشدردی مرا فراخواند سویش
آمدم.. محکم نواخت چکی به رویش
و آسمان به رنگینکمان ماننده بود
و طعم آهن میداد دهان
و سفت فشرد مرا چنان
که گرفت قلنجی به ران
و ضربهای نشانـــد مهیب
به روی سینهام عجیب
و همینگونه که خالی میبستم
چوپان دروغگو نیز کمکم میکرد..!
دوستیم دیگــــــــر.....
_________ سهیـل __________
http://www.Titbit.BlogSky.Com
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
دیشب تب کردم
دندانم نیز درد میکرد
در چشمانم سوزشی فزون هویدا
و بر صورتم جوشی بزرگ پیدا
رنگ رخسار به زردی میزد
و لرزشی ناموزون میهمان چانهام بود
و گوشدردی مرا فراخواند سویش
آمدم.. محکم نواخت چکی به رویش
و آسمان به رنگینکمان ماننده بود
و طعم آهن میداد دهان
و سفت فشرد مرا چنان
که گرفت قلنجی به ران
و ضربهای نشانـــد مهیب
به روی سینهام عجیب
و همینگونه که خالی میبستم
چوپان دروغگو نیز کمکم میکرد..!
دوستیم دیگــــــــر.....
_________ سهیـل __________
http://www.Titbit.BlogSky.Com