چرک نویس عزیزم

چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام
چرک نویس عزیزم

چرک نویس عزیزم

چرت های خودم و چرت های دوست داشتنی ام

ثابتــــ

ســـلام...

یه مدت بــود ننوشته بودم هااا

از دستم راحت بودین

بازم باید از حالم بگم...

حالم زیادم جالب نیس

ولی خب....

چن وخته یه کارایی میکنم...

خودمم ازشون سر در نمیارم.....

هــعــی

خودمم حال خودمو نمیفمم

واسم دعا کنین اونی ک میخوام بشه...فقط همین...

اسمم میخوام بذارم ریحــون،نالـــون

همینه هم ک هس

اگه بام حرف میزنین

ب جا اینکه هی ب جونم غر بزنین یا ازم ناراحت شین...

فقط آرومم کنین

لطــفا

فعلنااات

قیافم اینجوریه دقیقا!!

نظرات 13 + ارسال نظر
رقیه یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 16:50

ایشالا همون که میخوای بشه

سهیل دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 14:23 http://Titbit.BlogSky.Com

"یارانِ من بیایید

با درد هایتان

و زهرِ دردتان را

در زخمِ قلب من بچکانید."

******

"نگاهت

شکستِ ستمگری ست-

و چشمانت به من گفتند

که فردا

روزِ دیگری ست."

سهیل دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 21:06 http://Titbit.BlogSky.Com




رخ تصویر، غریب
که در آن تندرِ تقدیر
نشان رفته
به ژرف بودن
کیست این لوحه ى بى روح ِ نهیب !
و نگاهِ حیران ؟
که چونان بغض ، معلق به هوا
نقش اخگر شده در جام تهى ....

این م ن م ؟؟؟؟؟ !!!!

ریحانه سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 22:19 http://www.albaloo0098.blogfa.com

همدردیم این روز ها :(

fafa پنج‌شنبه 14 شهریور 1392 ساعت 19:04 http://middleofnowhere.mihanblog.com/

سعی کن از کارات سردربیاری !
ایشالا همونی میشه ک میخای !

چعشم دااااش
مرسیــــ

سهیل جمعه 15 شهریور 1392 ساعت 04:17 http://Titbit.BlogSky.Com

ریحــون،نالـــون..


تو هم فک میکنی گم شدی مث من توو این دنیای مه آلود ؟؟

من حالم خوب نیس ، مث تو شدم، ولی بروز نمیدم، میریزم توو خودم.. گرچه برونگرام ولی این روزای بیش از حد طولانی و خسته کننده.. کاش زودی بگذرن برن تموووم شن الهی هیچ موقعم.. دیگه برنگردن..

یعنی میشه ؟


آآریـــ
میشه ایشالاا
یه روز خـــوب میاااد

زـہـ ــرا سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 23:43 http://mymemorabilia-1.blogfa.com



عزیز دلمـ غصه نخور ...
یک روز همه چی درست میشه

سمیرا چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 12:31 http://patoghe2oosti.blogsky.com

فدات گلمـ ـــــــــــــ

چکاوک جمعه 5 مهر 1392 ساعت 01:45 http://chakavak1993.blogsky.com

امروز ازخستگیهایم ازدرد نهفته درقلبم برایت گفتم، اشکها ریختم
وتو گوش سپردی
عاشقانه نگاهم کردی
تمام غمهایم را لبخند زدی
کنارم نشستی و آهسته شانه هایم را درآغوش کشیدی
وگفتی عشقم تمام دردهایت رامیفهمم

من که دیگردرکنارت هستم پس همه رابخاطرمن ببخش
ومن میمانم سرگردان میان عشق و نفرت

اما میدانم که باید توراانتخاب کنم...

ღღღღღღღღღღღღღღღღღღ

منتظر حضورت هستـــــــــــــم

افسانه پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 16:11 http://gtale.blogsky.com/

وقتی خداحافظی میکنیم چه انرژی عظیمی می خواهد




کنترل اولین قطره ی اشک برای نچکیدن

سهیل پنج‌شنبه 18 مهر 1392 ساعت 18:45 http://Titbit.BlogSky.Com

| ریحان ؟ منظوری ندارم.. فقط بخونش، همین.. |


♦ شب و ریحان ، من و تب ♦

♦ من: همه چی از یاد آدم می‌ره
مگه یادش که همیشه یادشه
یادمه قبل از سؤال
کبوتر با پای من راه می‌رفت
جیرجیرک با گلوی من می‌خوند
شاپرک با پر من پر می‌زد
سنگ با نگاه من برف‌ُ تماشا می‌کرد
سبز بودم در شب رویش گلبرگ پیاز
هاله بودم در صبح گرد چتر گل یاس
گیج می‌رفت سرم در تکاپوی سر گیج عقاب
نور بودم در روز
سایه بودم در شب
بیکرانه است دریا
کوچیکه قایق من
های... آهای
تو کجایی
ریحان
عشق بی‌عاشق من
سردمه
مثل یک قایق یخ‌کرده روی دریاچه یخ، یخ کردم
عین آغاز زمین

♦ ریحان: زمین ؟
یک کسی اسم‌مو گفت
تو منو صدا کردی یا جیرجیرک آواز می‌خوند

♦ من: جیرجیرک آواز می‌خوند

♦ ریحان: تشنته ؟ آب می‌خوای ؟

♦ من: کاشکی تشنه‌م بود

♦ ریحان: گشنته ؟ نون می‌خوای ؟

♦ من: کاشکی گشنه‌م بود

♦ ریحان: په چته دندونت درد می‌کنه ؟

♦ من: سردمه

♦ ریحان: خب برو زیر لحاف

♦ من: صد لحاف هم کمه

♦ ریحان: آتیشو الم کنم ؟

♦ من: می‌دونی چیه ریحان ؟
تو سینه‌م قلبم داره یخ می‌زنه
اون وقتش توی سرم
کوره روشن کردند
سردمه
مثل آغاز حیات گل‌یخ

♦ ریحان: چکنم ؟ ها چه کنم ؟

♦ من: ما چرا می‌بینیم
ما چرا می‌فهمیم
ما چرا می‌پرسیم

♦ ریحان: مگس هم می‌بینه
گاو هم می‌بینه

♦ من: می‌بینه که چی بشه ؟

♦ ریحان: که مگس به جای قند، نشینه رو منقارِ شونه‌به‌سر
گاو به جای گوساله‌اش کره‌خر رو لیس نزنه
بز بتونه از دور بزغالشُ‌ بشناسه
خیلی هم خوبه که ما می‌بینیم
وگه‌نه خوب کفشامون لنگه به لنگه می‌شد
اگه ما نمی‌دیدیم از کجا می‌فهمیدیم که سفید یعنی چه ؟
که سیاه یعنی چی ؟
سرمون تاق می‌خورد به در ؟
پامون می‌گرفت به سنگ
از کجا می‌دونستیم بوته‌ای
که زیر پامون له می‌شه
کلم ِ یا گل‌ِسرخ ؟
هندسه تو زندگی، کندوی ِ زنبور چشم ِ آدمه

♦ من: درک زیبایی ، درکی زیباست
سبزی سرو فقط یک سین از الفبای نهاد بشری
خرمن رنگ گل از رگِ گلی گم گشته است
عطر گل خاطره عطر کسی است که نمی‌دانیم کیست
می‌آید یا رفته است ؟
چشم با دیدن
رو دونه جاری نمی‌شه
بازی زلف دل و دست نسیم افسونه
نمی‌گنجه کهکشون در چمدون حیرت
آدمی حسرت سرگردونه
ناظر هلهله باد و علف ِ
هیجانی‌ست بشر
در تلاش روشن باله‌ی ماهی با آب
بال پرنده با باد
برگ درخت با باران
پیچش نور در آتش
آدمی
صندلی سالن مرگ خودشه
چشم‌هاشو می‌بخشه تا بفهمه که دریا آبی‌ست
دلشو می‌بخشه تا نگاه ساده‌ی آهو رو درک کنه
سردمه
مثل پایان زمین
ریحان

♦ ریحان: ریحــان مــُـرد

♦ من: تا کجا من اومدم
چطوری برگردم ؟
چه درازه سایه‌ام
چه کبود ِ پاهام
من
کجا خوابم بـُرد ؟
یه چیزی دستم بود کجا از دستم رفت ؟
من می‌خوام برگردم به کودکی
قول می‌دم که از خونه پامو بیرون نذارم
سایه‌مو دنبال نکنم
تلخ تلخم
مثل یک خارکِ سبز
سردمه و می‌دونم هیچ‌زمانی دیگه خرما نمی‌شم
چه غریبم روی این خوشه‌ی سرخ
من
می‌خوام برگردم به کودکی

♦ ریحان: نمی‌شه
کفش برگشت برامون کوچیکه

♦ من: پابرهنه نمی‌شه برگردم ؟

♦ ریحان: پل برگشت توان ِ وزن ما رو نداره، برگشتن ممکن نیست

♦ من: برای گذشتن از ناممکن کی‌رو باید ببینیم

♦ ریحان: رؤیـــا رو

♦ من: رؤیـا رو کجا زیارت بکنم ؟

♦ ریحان: توو عالم ِ خواب

♦ من: خواب به چشمام نمی‌آد

♦ ریحان: بشمار تا سی بشمار... یک و دو ...

♦ من: یک و دو

♦ ریحان: سه و چهار

پانی یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 09:21 http://www.tinar70.blogfa.com

سلام عزیزم وب زیبایی داری خواستی بگو همو
بللللللللللللللللللللللللینکیم

hourie یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 17:52 http://horih.blogfa.com

سلام علیکم ریحون..
چ خبر دوست خوفم؟؟؟
دلم واست خعلی تنگیده بوداااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد